یادداشت ها و نکات مهم
- نکات مهم درسی
- یادداشت شخصی
- پاسخ به این مطلب
- ارسال تیکت پشتیبانی
برای ارسال یادداشت شخصی باید به سایت وارد (login) شده باشید.
>>> حالا این مفاهیم را چگونه به انگلیسی روان بگوییم؟
>>
Take care of (کارهای وقت گیر) (things that take a lot of time) on a day when you have no (تنگنای قول و وعده) (urgent appointments or things to do). (ایجاد یک تایم لاین) for major projects, so that you (کارها را به لحظه آخر موکول نکنید) and risk (اتمام فرصت) Then, (بچسبید به برنامه) and try to (از برنامه جلو بیفتید ) if possible. There’s nothing worse than (از برنامه عقب افتادن ) on a project with (با یک ضرب العجل کوتاه ) (a definite date before which it needs to be finished).
> با استفاده از این همنشین های واژگانی، متن خود را زیباتر کنید:
time-consuming tasks =
(کارهای وقب گیر )
pressing commitments =
(تنگنای قول و وعده )
Establish a timeline = (ایجاد یک تایم لاین)
don’t leave things to the last minute = (کارها را به لحظه آخر موکول نکنید )
running out of time = (اتمام فرصت)
stick to the schedule = ( بچسبید به برنامه)
get ahead = (از برنامه جلو بیفتید )
falling behind= (از برنامه عقب افتادن )
a strict deadline = (با یک ضرب العجل کوتاه )
>>
Take care of (کارهای وقت گیر) (things that take a lot of time) on a day when you have no (تنگنای قول و وعده) (urgent appointments or things to do). (ایجاد یک تایم لاین) for major projects, so that you (کارها را به لحظه آخر موکول نکنید) and risk (اتمام فرصت) Then, (بچسبید به برنامه) and try to (از برنامه جلو بیفتید ) if possible. There’s nothing worse than (از برنامه عقب افتادن ) on a project with (با یک ضرب العجل کوتاه ) (a definite date before which it needs to be finished).
>>
Take care of time-consuming tasks on a day when you have no pressing commitments.
Establish a timeline for major projects, so that you don’t leave things to the last minute and risk running out of time. Then, stick to the schedule and try to get ahead if possible. There’s nothing worse than falling behind on a project with a strict deadline.
>>> این مفاهیم را چگونه به انگلیسی روان بگوییم؟
>>
It has ( ) (taken a very long time), but I’ve finally adopted some (مدیریت زمان ) habits: Plan things (با فرصت کافی) and don’t underestimate the (مقدار زمان ) things will take – otherwise you’ll end up being a slave to your ( ) (very intense schedule).
> با این عبارتها و همنشینهای واژگانی، متن خود را زیباتر و طبیعی تر نمایید:
taken me ages = زمان زیادی گرفت
time-management = مدیریت زمان
well in advance = با فرصت کافی
amount of time = مقدار زمان
grueling schedule = برنامه خیلی فشرده
>>
It has ( ) (taken a very long time), but I’ve finally adopted some (مدیریت زمان ) habits: Plan things (با فرصت کافی) and don’t underestimate the (مقدار زمان ) things will take – otherwise you’ll end up being a slave to your ( ) (very intense schedule).
>
It has taken me ages (taken a very long time), but I’ve finally adopted some time-management habits: Plan things well in advance and don’t underestimate the amount of time things will take – otherwise you’ll end up being a slave to your grueling schedule (very intense schedule).
حقوق محفوظ برای بهروز غفاریان و وبسایت سلف اُستادی 1401 / 2022
برای ارسال یادداشت شخصی باید به سایت وارد (login) شده باشید.
روزهای فرد، هر نوبت یک کارت شامل 3 تمرین
یکشنبه ها
سه شنبه ها
پنجشنبه ها
روزهای زوج، هر نوبت یک کارت شامل 3 تمرین
شنبه ها
دو شنبه ها
چهارشنبه ها
به تمام کارتهای ارایه شده در هفته ی گذشته، بصورت بکجا دسترسی خواهید داشت
جمعه ها
با ورود و ثبت نام در سایت، شما شرایط و قوانین سایت را می پذیرید